

به گزارش پایگاه خبری ۲۰۲۰، باشگاه فولاد هرمزگان طی سالهای اخیر کوشیده است چهرهای یکپارچه و فعال از خود در ورزش حرفهای کشور ارائه دهد؛ چهرهای که با حضور همزمان در فوتبال لیگ دسته دوم، فوتسال آقایان و بانوان، فوتبال ساحلی و والیبال ساحلی و... همراه بوده است. در ظاهر، این گستره نشان از قدرت، توان مدیریتی و سرمایهگذاری ورزشی دارد. اما بررسی میدانی تصویری متفاوت و نگرانکننده را بازتاب میدهد؛ تصویری که نشان میدهد تیمداری گسترده بدون توان مالی پایدار، باشگاه را از درون فرسوده کرده است.
در نگاه نخست، فولاد هرمزگان یکی از پرکارترین باشگاههای استان محسوب میشود. حضور در چند لیگ معتبر، ثبت نام در رشتههای مختلف و دیدهشدن در عرصههای گوناگون، شاید برای مخاطب بیرونی جذاب باشد. اما این «تعدد تیمها» بیش از آنکه محصول برنامهریزی باشد، به نظر میرسد برنامهریزیگریز است؛ حرکتی رو به جلو بدون آنکه پشتوانه لازم برای ادامه مسیر فراهم باشد.
بر اساس شنیدهها و مستندات موجود، این باشگاه هنوز بدهیهای مالی فصل گذشته را تسویه نکرده است. بازیکنانی که فصل قبل در کنار باشگاه جنگیدند و موفقیتها و ناکامیها را با هم تجربه کردند، اکنون هنوز در انتظار دریافت حق و حقوق قانونی خود هستند. این موضوع نهتنها اعتماد بازیکنان را خدشهدار کرده، بلکه سایهای سنگین بر آینده تیمها انداخته است.
از طرفی در حالی که پنج هفته از آغاز لیگ برتر فوتسال بانوان گذشته، شنیده می شود هنوز هیچ پرداختی به بازیکنان بانوان صورت نگرفته است. این واقعیت تلخ، ستون اصلی بحران فعلی است. بازیکنانی که با تعصب، حرفهایگری و حداقل توقعات در میدان ظاهر میشوند، اکنون بدون حتی دریافت درصدی از قرارداد، تنها با اتکا به تعهد شخصی خود ادامه میدهند.
نکته مهمتر اینکه در حالی که سایر تیمهای باشگاه نیز با مشکلات مالی روبهرو هستند، تنها تیمی که بهطور کامل از دریافت هرگونه مبلغ محروم مانده، تیم بانوان است؛ موضوعی که در تحلیلها مصداق روشن بیتوجهی ساختاری و تبعیضی نگرانکننده تلقی میشود.
رفتار مدیریتی باشگاه بیش از آنکه بر پایه «کیفیتسازی» باشد، بر پایه «کمیتسازی» است. افزایش نام تیمها، حضور در لیگهای مختلف و ثبتنامهای متعدد، بدون ایجاد یک ساختار مالی پایدار، تنها به بحرانهای موازی منجر شده است. باشگاهی که تلاش داشت چهرهای پویا ارائه دهد، اکنون با هویت چندپاره و بدهیهایی روبهروست که هر روز سنگینتر میشود.
در عمق این ناتوانی، نبود نقشه راه، شفافیت مالی و مسئولیتپذیری مدیریتی کاملاً مشهود است. تصمیماتی که به جای تقویت پایهها، تنها بر حجم مشکلات افزودهاند.
در این میان، بیشترین فشار بر دوش بازیکنان است. آنان که باید از تمرکز کامل بر تمرین و مسابقه برخوردار باشند، اکنون با نگرانیهای مالی، وعدههای تکراری و وضعیت نامشخص قراردادها مواجهاند. شرایطی که روحیه حرفهای آنها را تهدید میکند و حتی میتواند آینده شغلی و ورزشیشان را تحت تأثیر قرار دهد.
باشگاه فولاد هرمزگان اکنون در نقطهای حساس قرار گرفته است. نقطهای که مدیریت باید به یک پرسش بنیادین پاسخ دهد: آیا حفظ ظاهر و تیمداری گسترده مهمتر است یا پرداخت واقعی تعهدات و ایجاد یک ساختار پایدار؟
اگر این روند ادامه پیدا کند، نهتنها اعتماد بازیکنان و جامعه ورزشی از بین خواهد رفت، بلکه فرصتهای پیشرفت ورزش استان نیز تحتتأثیر قرار خواهد گرفت. آینده فولاد هرمزگان وابسته به تصمیمی شفاف، قاطع و مسئولانه است؛ تصمیمی که باید هرچه زودتر گرفته شود.
انتهای پیام /
مطالب مرتبط


