

به گزارش پایگاه خبری ۲٠۲٠، نخستین حضور تیم ملی فوتسال بانوان ایران در جام جهانی، بیتردید یک نقطه عطف تاریخی بود، اما حواشی پس از آن—بهویژه اظهارات شهرزاد مظفر درباره کمبود زمان آمادهسازی—پرسشهای جدی را پیش روی افکار عمومی و کارشناسان قرار داده است. آیا واقعاً این ادعاها پوششی برای ضعفهای فنی و تاکتیکی است؟ مرور شواهد و اسناد رسمی روایت متفاوتی را آشکار میکند.
طی روزهای اخیر و همزمان با پایان رقابتهای جام جهانی، شهرزاد مظفر ضمن تاکید بر حمایت فدراسیون، مدعی شد که تیم ملی با محدودیت زمانی مواجه بوده است. از طرفی المیرا ثمینیپور، مدیر تیم ملی نیز، در گفت و گویی منتشرشده از سایت فدراسیون فوتبال، صراحتاً هرگونه کوتاهی را رد و تأکید کرد: «در تمامی اردوها دقیقاً همان سازوکاری اجرا شده که برای تمام تیمهای ملی اعمال میشود.

نکته مهمتر آنکه خود مظفر با علم کامل به زمان محدود آمادگی، هدایت تیم را پذیرفت. هر مربی دیگری نیز در چنین شرایطی با چالشهای مشابه روبهرو میشد؛ بنابراین طرح این موضوع پس از مسابقات، که زمان چهارماه و نیم کافی نبود، بیشتر رنگ و بوی توجیه نتایج دارد.
اساساً ادعای «کمبود فرصت» زمانی وزن بیشتری می کرد که تیم با عملکردی درخشان و طراحی تاکتیکی هوشمندانه، تنها به دلیل «بدشانسی» حذف میشد یا نتایجی در شأن فوتسال ایران کسب میکرد. اما واقعیت میدانی نشان داد تیم در دور گروهی جام جهانی، نه تنها صعود نکرد، بلکه این در حالی است که نه عملکرد دفاعی قابل اتکا داشت و نه توانست در قالبهای تهاجمی، سطح رایج و شناختهشده فوتسال ایران را به نمایش بگذارد.
از سوی دیگر، کارنامه اخیر مظفر نیازمند بازخوانی است. دوری چندساله از فضای فوتسال ایران و نتایج ضعیف در طول حضور چند ساله در تیم ملی کویت باعث شده این تصور تقویت شود که وی از روندهای نوین فوتسال روز دنیا فاصله گرفته است. برخی کارشناسان نیز موفقیت گذشته در قهرمانی جام ملت های آسیا (۲٠۱۸) را بیش از آنکه محصول سبک مربیگری مظفر بدانند، نتیجه حضور مشاوران فنی مؤثری مانند علی صانعی روی نیمکت میدانند. این تحلیلها نشان میدهد فوتسال بانوان ایران برای رسیدن به استانداردهای جهانی، نیازمند نگاهی تازه، دانش بهروز و ساختار فنی جسورانه است.
با این حال، حمایت فدراسیون از سرمربی پس از جام جهانی اقدامی حرفهای است، اما این حمایت نباید مانع نگاه آیندهنگرانه شود. رقبای آسیایی با برنامهریزی بلندمدت، استفاده از مربیان مدرن و ساختارهای علمی، فاصله خود را با ایران کاهش دادهاند. همانطور که فدراسیون در بیانیه خود بر «جهش جهانی» تأکید کرده، این جهش تنها با اتکا به مربیانی ممکن است که علاوه بر افتخارات گذشته، اکنون نیز در مسیر تحول و همسویی با فوتسال روز جهان باشند.

آینده از امروز آغاز میشود...
تجربه سالهای اخیر ورزش ایران نشان داده تداوم همکاری با مربیان قهرمان گذشته لزوماً به تکرار موفقیتها منجر نمیشود. علاوه بر مظفر، فروزان سلیمانی نیز —دیگر مربی قهرمان آسیا—نمونهای روشن از این واقعیت است. سود فوتسال ایران در آن است که شهرزاد مظفر نیز با احترام و در جایگاهی شایسته، این چرخه طبیعی را بپذیرد و همراه با نسل طلایی بازیکنان، به جای درگیری در مناقشات رسانهای، مسیر انتقال تجربه به نسل جدید مربیان و بازیکنان جسور و آشنا با متدهای روز جهان را فراهم کنند.
فدراسیون نیز باید با دوراندیشی، آرامش و نگاه علمی، تیم ملی را برای چالشهای آینده آماده کند. آینده را باید ساخت؛ نه آنکه در سایه دستاوردهای گذشته باقی ماند.
انتهای پیام /
مطالب مرتبط


