مسلم اصلانی/به گزارش پایگاه خبری ۲۰۲۰، در دنیای پرآشوب و گاه خندهدار فوتسال ایران، دو رئیس هیئت فوتبال استانهای مرکزی و قزوین، یعنی محمدرضا غفاری و حسین باجیوند، که همزمان عضو هیئت رئیسه سازمان لیگ فوتسال نیز هستند، نمایشی به راه انداختهاند که بیش از آنکه رنگ و بوی مدیریت ورزشی داشته باشد، به یک تراژدی مضحک شبیه است.
این دو که قرار بود الگوی کارآمدی باشند، حالا در اداره تیمهای لیگ برتری خود بهقدری ناکام عمل کردهاند که تبدیل به نماد ناتوانی در فوتسال ایران شدهاند.
حسین باجیوند و ماجرای تیم کراپ الوند، نمونهای بارز از مدیریت غلط است؛ تیمی که این روزها در منجلاب بلاتکلیفی دستوپا میزند. هفتههاست اخبار فوتسال پر شده از داستان پرغصه این تیم که زیر سایه تصمیمات عجیب و سردرگمکننده باجیوند، نه راه پیش دارد و نه راه پس. از عضوی در هیئت رئیسه سازمان لیگ، حداقل انتظار میرود بتواند تیمی را سرپا نگه دارد، اما گویا حتی حوصله مرور اصول اولیه مدیریت را هم ندارد و از طرفی باعث دلزدگی بخش خصوصی هم شده است.
در سوی دیگر، محمدرضا غفاری با اقدامی پرحاشیه وارد میدان شده است. پس از کنار کشیدن شرکت آلومینیوم اراک از تیمداری، غفاری با زیرکی، امتیاز تیم را به هیئت فوتبال استان مرکزی منتقل کرد و پس از ناکامی در جلب نظر مدیران پالایشگاه شازند، اکنون شایعه شده که او در حال مذاکره با تیم رعد پدافند اصفهان است تا امتیاز تیم آلومینیوم را بهصورت قرضی، با نام "رعد پدافند اراک" در لیگ برتر حفظ کند. معادلهای پیچیده که تنها از ذهن یک مدیر رزومهساز برمیآید.
اوج ماجرا جایی است که شنیده میشود باجیوند نیز قصد دارد با همان نقشه، تیم خود را در لیگ نگه دارد. او هم به دنبال معاملهای مشابه با رعد پدافند است تا شاید با این اقدام، نامش همچنان در کنار یک تیم لیگ برتری باقی بماند. دو عضو هیئت رئیسه، که وظیفهشان سیاستگذاری و نظارت بر لیگ است، حالا درگیر رقابتی شخصی و غیرحرفهای شدهاند برای حفظ صندلی مدیریتی و ساخت رزومه!
برخی ممکن است این اقدامات را نشانهای از جدیت تلقی کنند، اما واقعیت چیز دیگریست. در این ماجرا نه اثری از دغدغه توسعه فوتسال دیده میشود، نه نشانی از مسئولیتپذیری. همه چیز در خدمت خودنمایی و پر کردن رزومه است. این مدیران آنچنان درگیر نمایش خود شدهاند که حاضرند هر اقدامی انجام دهند، حتی اگر این مسیر به قیمت فروپاشی ساختارها و اصول حرفهای تمام شود.
دستاورد این مدیریت نمایشی چیزی نیست جز تغییر در سهمیههای لیگ برتر، کاهش تعداد بازیکنان بزرگسال، و مهاجرت بازیکنان مستعد ایرانی به لیگهایی چون افغانستان. بله، در حالی که غفاری و باجیوند سرگرم بازیهای پیشپاافتاده مدیریتیاند، بازیکنان ایرانی به دلیل مصوبه جدید سازمان لیگ در مورد کاهش سهمیه بزرگسالان که همین آقایان به تصویب رسانده اند، مجبور به ترک کشور و پیوستن به لیگهایی با سطح پایینتر شدهاند.
این وضعیت فقط یک ضعف کوچک مدیریتی نیست، بلکه آینه تمامنمای آشفتگی در مدیریت فوتسال ایران است. وقتی عضویت در هیئت رئیسه سازمان لیگ نه برای خدمت به ورزش، بلکه برای نمایش و قدرتنمایی باشد، نتیجه همین چیزی میشود که امروز میبینیم.
وقت آن رسیده که این نمایش تلخ پایان یابد و مدیران پاسخگو باشند. فوتسال ایران به جای این رفتارهای غیرحرفهای، نیازمند عقلانیت، قانونگرایی و تعهد است. تا آن زمان، غفاری و باجیوند، ستارههای بیرقیب این تئاتر غمانگیز باقی خواهند ماند.
انتهای پیام /
مطالب مرتبط