مسلم اصلانی/ پایگاه خبری ۲۰۲۰؛ در دیدار نیمهنهایی مسابقات جام ملتهای فوتسال بانوان آسیا، تیم ملی ایران در نبردی نفسگیر با نتیجه ۳-۲ مغلوب ژاپن شد. این شکست، تلنگری سنگین بر پیکره فوتسال بانوان ایران بود؛ جایی که ترس، ناکارآمدی و تصمیمهای نادرست، تاج و تخت آسیا را از چنگ ایران بیرون کشید.
داستان این شکست، قصهای است که نه از امروز، بلکه از مدتها پیش آغاز شد. فروزان سلیمانی، سرمربی تیم ملی، با انتخابهایی بحثبرانگیز، ترکیب تیم را بر پایه ستارگان پا به سن گذاشتهای بست که دوران درخشششان به سالهای دور بازمیگشت. فرشته کریمی، ستاره بیچونوچرای سالهای پیش فوتسال ایران، در شرایطی راهی این تورنمنت شد که در دو سال گذشته در میادین حضور کاملی نداشت و حتی در نیم فصل دوم لیگ قبل نیز بدون تیم بود و با کولهباری از مصدومیت پا به میدان گذاشت. در نتیجه، بسیاری از جوانان آیندهدار لیگ برتر، از حضور در این میدان بزرگ محروم شدند. فرزانه توسلی و نسیمه غلامی، دیگر چهرههای باسابقه این لیست، نیز نتوانستند درخشش گذشته را تکرار کنند. این انتخابها، گویی نوستالژی را بر منطق فنی ترجیح داده بود؛ تصمیماتی که در میدان بیرحم رقابت، بهایی سنگین برای تیم ملی در پی داشت.
فدراسیون فوتبال ایران نیز در این شکست بیتقصیر نیست. نهادی که پس از قهرمانیهای غرورآفرین ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸، بهجای برنامهریزی برای آینده، در باد افتخارات گذشته آرمیده بود. از سال ۲۰۱۹ به بعد، هیچ طرح مدونی برای بازسازی تیم ملی یا پرورش نسل جدید ارائه نشد. گویا مدیران فدراسیون و نایب رئیس بانوان، در توهم تکرار دائمی موفقیتهای پیشین به سر میبردند؛ در حالیکه در دنیایی که هر روز با تحولات فنی و شگفتیهای تکنولوژیک روبهروست، نمیتوان با ترکیب و ذهنیتی متعلق به یک دهه قبل، به دنبال فتح قلههای جدید بود.
در کنار این کاستیها، تاکتیکهای نخنمای فروزان سلیمانی نیز در این شکست نقشی تعیینکننده ایفا کرد. استراتژیهایی که انگار از دل کتابچهای خاکخورده بیرون کشیده شده بودند، اگرچه تیم را با زحمت از مرحله گروهی و سپس از یکچهارم نهایی عبور دادند، اما در نهایت برابر ژاپنی منظم، با برنامه و سریع، به وضوح رنگ باختند.
اما شاید شرمآورترین لحظه این تورنمنت، به مرحله گروهی بازگردد؛ زمانی که کادر فنی، برای فرار از رویارویی زودهنگام با ژاپن، نمایشی تأسفبار مقابل ویتنام به اجرا گذاشت. این تصمیم نه تنها ذهنیت تیم را به سمت محافظهکاری کشاند، بلکه نشان داد ترس از ژاپن، پیش از آغاز بازی نیمهنهایی، در رگهای تیم جریان یافته بود.
سلیمانی، گویی گرفتار سرنوشتی شبیه فیلم «مقصد نهایی» شده بود؛ سرانجامی که از آن بیم داشت، چون تقدیری محتوم، به وقوع پیوست. او که با القای ترس به شاگردانش و مجموعهای از حواشی پیش از تورنمنت، تیم را به ورطه بیاعتمادی و ناامیدی سوق داده بود، حالا باید پاسخگوی این شکست تلخ باشد.
اگرچه فدراسیون و نایب رئیس بانوان نیز در این ناکامی سهم دارند، اما بیشترین سهم تقصیر متوجه سلیمانی است؛ کسی که میتوانست با شهامت، نوسازی و تفکر آیندهنگرانه، ایران را به سوی سومین قهرمانی آسیا هدایت کند، اما با انتخابهایی محافظهکارانه و ذهنیتی کهنه، رؤیای هواداران را به کابوسی فراموشنشدنی بدل کرد.
این شکست، درسی بزرگ برای فوتسال ایران است: در جهانی که هر روز تاکتیکهای نوین جای نقشههای فرسوده را میگیرد، نمیتوان با خاطرات گذشته، به جنگ آینده رفت.
اما هنوز همه چیز از دست نرفته است. بازی ردهبندی که حکم بلیت حضور در جام جهانی را دارد، فرصتی است برای بازیکنان تیم ملی تا با ارادهای آهنین و قلبی امیدوار، بار دیگر به میدان بازگردند. دختران سرفراز ایران که پیش از این بارها غیرممکن را ممکن کردهاند، اکنون نیز میتوانند با پیروزی در این دیدار، نهتنها دست خالی به خانه بازنگردند، بلکه مرهمی بر زخم این شکست تلخ گذاشته و اندکی از اندوه هواداران بکاهند.
انتهای پیام/
مطالب مرتبط