تیم ملی فوتسال ایران با شکست مقابل مراکش حذفی تلخ و وداعی زودهنگام با جام جهانی ازبکستان داشت، اتفاقی که انتقادات زیادی را نسبت به شمسایی و شاگردانش وارد کرد.
ترسو‌ها فقط در فوتبال نیستند/ فوتسال با مدیریت غیر اصولی در سراشیبی سقوط

به گزارش پایگاه خبری ۲٠۲٠، جام جهانی فوتسال به تلخ‌ترین شکل ممکن برای ایران به پایان رسید و حتی تیم ملی ایران موفق به حضور در مرحله یک چهارم نهایی هم نشد، آنهم در حالی که عنوان قهرمانی قاره آسیا را یدک می‌کشید و با انبوهی از بازیکنان باتجربه و ستاره گام در این میدان بزرگ گذاشته بود.

تیم ملی ایران که در دوره قبل موفق به حضور در مرحله یک‌چهارم نهایی شده بود و در این مرحله با شکست نزدیک ۳ بر ۲ مقابل قزاقستان شانس حضور در نیمه‌نهایی را از دست داده بود، در این دوره نه تنها نتوانست نتایج دوره قبل از تکرار کند بلکه برای نخستین بار از سال ۲۰۱۲ موفق به حضور در مراحل بالاتر نشد و حواشی فراوان اطراف این تیم باعث ایجاد مشکلات زیادی شد.

شاگردان شمسایی که تورنمنت را با توپ پر شروع کرده بودند و به ترتیب با نتایج ۷ بر یک و ۹ بر ۴ از سد ونزوئلا و گواتمالا گذشته بودند، در دیدار مقابل فرانسه دچار حواشی عجیب و غریبی شدند.

هر دو تیم که با ۶ امتیاز گام به این دیدار گذاشته بودند نمی‌خواستند در این مسابقه پیروز شوند تا در قسمت سخت جدول حذفی قرار نگیرند.

این آش به قدری شور شد که حتی تماشاگران حاضر در سالن به اعتراض به نحوه بازی دو تیم پرداختند و ابراز نارضایتی کردند. حتی گفته می‌شود در بین دو نیمه مسئولان فیفا به مسئولان هر دو تیم هشدار داده‌اند که اگر بخواهند به همین منوال ادامه دهند ممکن است هر دو تیم را از مسابقات کنار بگذارند.

فرانسه و ایران برای نبردن بازی کردند، اما در نهایت این شاگردان شمسایی بودند که بعد از یک نیمه پرانتقاد دل به دریا زدند و راه دروازه حریف را پیدا کردند و در نهایت با پیروزی از زمین خارج شدند تا در سمت سخت جدول مرحله حذفی قرار بگیرند.

حواشی این دیدار آنقدر زیاد بود که تا روز‌های بعد هم با انتقادات برخی مربیان تیم‌های حاضر در مسابقات و بیانیه فیفا همراه بود هرچند با توجه به پیروزی ایران عملاً فرانسه باید سیبل این انتقادات قرار می‌گرفت، اما دامن ایران را هم گرفت تا به عنوان یکی از اتفاقات ماندگار در مسابقات فوتسال ثبت شود.

در هرحال ایران مقتدرانه و با کسب امتیازات کامل راهی مرحله حذفی شد و به مراکش، قهرمان قاره آفریقا رسید؛ حریفی که مطلوب ایران نبود، اما چاره‌ای وجود نداشت و باید از این خوان هم عبور می‌کردیم.

به نظر می‌رسید شمسایی و شاگردانش بابت انرژی زیادی که برای نرسیدن به مراکش و سپس رویارویی احتمالی با برزیل گذاشته بودند، از شرایط مطلوبی برای این دیدار برخوردار نبودند؛ شاهد آن هم دریافت ۴ گل در نیمه اول بود. بازیکنان ایران در نیمه دوم هرقدر تلاش کردند دیگر فایده‌ای نداشت و دیر شده بود.

شاید بتوان گفت شمسایی و شاگردانش از ترس مرگ دست به خودکشی زدند تا وداعی تلخ و زودهنگام با مسابقات داشته باشند، اما این نتایج ثابت کرد که ترسو‌ها تنها در فوتبال نیستند.

در جامی که ونزوئلا توانست اسپانیا را حذف کند و قزاقستان پرتغال، قهرمان دوره قبل را، تیم وحید شمسایی سایه‌ای از تیم ملی پرقدرت ایران را هم نشان نداد! اتفاقاتی که در جام جهانی ازبکستان پیش آمد می‌تواند آبروی فوتسال ایران را در جهان دچار خدشه کند، از کارت زرد عمدی که حسین طیبی در بازی دوم مقابل گواتمالا گرفت تا مرحله حذفی را از دست ندهد تا بازی پرانتقاد برابر فرانسه که صدای همه را درآورد و در نهایت باخت به مراکش و حذف از جام جهانی!

یکی از انتقاداتی که به شمسایی می‌شد عدم تزریق روحیه خودباوری و اعتماد به نفس به شاگردانش بود. کادرفنی تیم ملی بار‌ها پیش از شروع مسابقات از قدرت تیم‌های دیگر تعریف می‌کرد؛ البته شاید این نوعی تاکتیک بود تا بار روانی را از روی دوش ملش‌پوشان بردارند، اما به نظر می‌رسد نتیجه عکس داد و باعث ضعف بازیکنان ما شد. این در حالی است که تیم ایران در رنکینگ جهانی در رتبه چهارم جهان قرار داشت و سایر تیم‌ها نیز از قدرت بالای بازیکنان ایران واهمه داشتند. ترس از تیم‌های دیگر باعث شد تا در نهایت تیم ما قافیه را به حریفانی که قطعاً بهتر از ما نبودند ببازد و با دست خالی ازبکستان را ترک کند.

شاگردان شمسایی در دور گروهی با زدن ۲۰ گل از لحاظ هجومی خوب ظاهر شده بودند، اما در ساختار دفاعی متزلزل نشان دادند و همین تزلزل باعث شد مراکش نیمه اول با ۴ گل تیم ملی ایران را تنبیه کرده و نسخه حذفش را بپیچد.  

شمسایی در ۲ مسابقه از ۳ مسابقه دور گروهی ترسو بود و در بازی با مراکش بازنده‌ای پر غرور هم نبود، به طوری که می‌توان گفت غرور تیم ملی فوتسال در بازی با فرانسه از بین رفته بود.

تکیه بیش از حد بر خلاقیت فردی بازیکنان تکنیکی دیگر موضوعی بود که به اذعان کارشناسان به پاشنه آشیل تیم ملی ایران تبدیل شده بود. تیم ملی هرگاه در گلزنی به مشکل می‌خورد یا از حریف عقب می‌افتاد، از اولادقباد و آقاپور به عنوان بازیکنان تکنیکی و دریبل‌زن استفاده می‌کرد و عملاً کار تاکتیکی دیگر معنایی نداشت. شاید اگر یک مربی کارآمد و بادانش خارجی در کنار شمسایی بود کمک بیشتری به او می‌کرد.

البته این تمام ماجرا نیست چراکه ضعف مدیریتی و پشتیبانی هم در این تیم کاملاً محسوس بود؛ موضوعی که بار‌ها شمسایی مستقیم و غیرمستقیم پیش از سفر به ازبکستان به خصوص در نشست خبری پیش از اعزام تیم ملی به آن اشاره داشت. به نظر می‌رسد اصولی و همکارانش نتوانستند شرایط مطلوب را برای تیمی مدعی مانند ایران برای کسب موفقیت در این تورنمنت مهم آماده کنند.

از سوی دیگر همانطور که عنوان شد شمسایی روی نیمکت تیم ملی کاملاً تنها بود چراکه دستیاران او در سطحی نبودند که به آقای گل فوتسال جهان مشورت قابل توجهی بدهند به خصوص وقتی تیم در تنگنا گیر کرده و نیازمند تدابیر ویژه برای برون رفت از شرایط بحرانی بود.

در هر حال این جام هم بدون هیچ دستاوردی برای ایران به پایان رسید، اما شاید اگر کمی به عقب برگردیم می‌شد با برخی اصلاحات، خویشتنداری‌ها و مدیریت صحیح از اینهمه اتفاق تلخ و ناگوار جلوگیری کرد.

شاید اگر شمسایی کمی خویشتنداری می‌کرد و قبل از جام جهانی تیغ تیز انتقادات را برنمی‌داشت و صعه صدر بیشتری داشت، تیمش با آرامش بهتر و و اعتماد به نفس بیشتری گام به رقابت‌ها می‌گذاشت. شاید اگر او و تیمش اینهمه انرژی ذهنی برای بازی نکردن با مراکش و برزیل نمی‌گذاشتند نتیجه دیگری رقم می‌خورد و هزاران، اما و شاید دیگر.

در هر حال این نتیجه هم در تاریخ فوتسال ایران ثبت شد و درسی شد برای رسیدن به موفقیت‌های آینده، البته اگر عبرت بگیریم.

انتهای پیام/



مطالب مرتبط


  • برچسب ها: