به گزارش پایگاه خبری ۲٠۲٠، نگاهها را به سوی نیمکتها برگرداندهایم. به مربیان زوم میکنیم، به آنهایی که هرگز نمیدانند چه سرنوشت شوم و یا رویایی در انتظارشان است. آنها خوب میدانند که با کوچکترین گناه و اشتباه قربانی اصلی خواهند بود. آنها در همه چیز اولینها به شمار میروند، پیروزی، شکست و تقاص. این لیگ کهکشانی قطعا برای خیلی از آنها بیرحمانه دنبال میشود. مربیان با شخصیتهای قوی و باهوش. یکی با فوق ستارهها به میدان میآید، یکی با تجربهها را در اختیار دارد، دیگری بازیکنان شکوفا شدهاش را به رخ میکشد و یکی با دستهای خالی و جوانان بی نام و نشان. همه آنها نقشههایی در سر دارند، آرزوها و البته ترسها. شرایط کاملا متفاوت است، اما مسیر و هدفها به یک نقطه ختم میشود. چهار مربی خواب شیرین قهرمانی را میبینند، اما این مسیر سادهای برای اولین شدن نیست.
بازیهای زیبا و جنگ روانی در راه است. اخراجها و نیشها، درگیریها و ستایش کردنها. علیرغم استعدادهای ورزشی، فنی و تاکتیکی به ظاهر بی حد و حصر بازیکنان، همه اینها بدون وجود یک مغز متفکر ماهر در خط تماس، معنی کمی دارد. بهترین مربیان تاکتیکهای خود را محاسبه میکنند، به اندازه کافی با مدیریت انسانی خود جذاب هستند تا سختیهای احساسی یک فصل کامل باشگاهی را کنترل کنند و به همان قدر خودآگاه بودهاند تا با استرسهای روانی رسانههای سختگیرانه و فشارهای بیرونی هواداران کنار بیایند. مربیان ارشد هر تیمی را از یک گروه افراد به تیمی هماهنگ تبدیل میکنند که در آن هر بازیکن نقش و ارزش خود را میداند.
در این یادداشت به 14 مربی حاضر در فصل جدید لیگ برتر فوتسال ایران پرداختهایم. نامهای بزرگ، قدیمی، آشنا و جدید.
محمد کشاورز؛ گیتی پسند اصفهان
برای طرفداران فوتسال، محمد کشاورز یکی از مهمترین چهرههای تاریخ است. نه به این دلیل که در دوران بازیگریاش به هر چه خواسته دست یافته، بلکه با تکیه بر ایده هایی که آموخته و تجربیات عصر ستاره بودنش، با تیم گیتی پسند خلق شاهکار کرده و فوتسال ایران را به وحشت انداخته. دو قهرمانی را شبیه یک ژنرال به ارمغان آورد و همچنان مسیر زیادی را برای پیمودن و موفقیتهای بیشتر پیشروی دارد. هنر مربیگریاش او را نسبت به سایر مربیانی که بازیکنان بزرگی بودهاند، متمایز کرده است. همه چیز حول جا به جایی توپ بنا شده، نه قریحه فردی بازیکنان. تاکتیک بر تکنیک اولویت داشته است و همچنین موفقیت تیمی بر عناوین فردی.
حمید بیغم؛ مس سونگون ورزقان
مربی مشهدی که هم با گیتی پسند بر عرش نشست و هم مس سونگون را به عرش نشاند. جزو همان مربیان مشاهیری که یک دهه فوتسال ایران را به انحصار خود در آوردهاند. بیغم به آن دسته از مربیهایی تعلق دارد که بیشتر مدیر بودهاند تا اینکه انگارههای تاکتیکی را تبیین کنند. در گذشته گزینه شاخص و معرکه ای برای هدایت تیمهای پرستاره به شمار میرفت. شیفته به مربیانی خودبین که هرگز هیچکس را بزرگتر از خود نمیپندارد. جاه طلب و مخالف ستاره سالاری. همان چیزی که باعث شده تا عصر این قبیل مربیان رو به انتها برود و بیغم شاید آخرین چهره نسل طلایی روی نیمکتها باشد. دقیقا سرنوشتی که علی افضل فصل گذشته به آن دچار شده بود. اول با بازیکنت بجنگ و سپس با تیم حریف. استراحت معنادار او به برخی از ستارههایش در مسابقات دوستانه بیانگر این بود که به رویکرد همیشگیاش وفادار مانده.
حسین افضلی؛ گهر زمین سیرجان
آنچه او فصل گذشته با گهر زمین به ارث گذاشت که مدیران را به وسوسه انداخت تا با دست به جیب بردن در بازار نقل و انتقالات به سوی قهرمانی حملهور شوند. باورکردنی نیست که افضلی با هر گروه از بازیکنان نتایج خیرهکنندهای را ثبت نموده. تیم او که حالا شبیه به هیولایی شده پس از قهرمانی در لیگ دسته اول به جمع مدعیان راه یافت و حالا با ابرستارهها گزینه نخست تاج و تخت نشانه میرود. افضلی خود را به عنوان یکی از باهوشترین اپراتورهای تاکتیک تثبیت کرده است و فصل گذشته تنها مربیای بود که طی دو مسابقه مدافع عنوان قهرمانی را به رغم پذیرفتن شکست به بند کشید. تیمهای او ترکیب انعطاف پذیری دارند و هر بازیکنی با هر آرایشی خو میگیرد. افضلی فوتسالی نوآورانه را همیشه برای رقبایش در آسین داشته است.
رضا لک؛ شهرداری ساوه
شور و شوق او برای یک استراتژی هجومی و پرفشار حتی با بهرهمندی از بازیکنان متوسط و به چالش کشیدن تیمهای بزرگ، همیشه لک را جزو سرامدترین مربیان کرده است. پیروزترین مربی باشگاهی حال حاضر فوتسال ایران که پرافتخارترین و یکی از بهترینهایش محسوب میشود. رضا لک با سه قهرمانی در لیگ برتر، این بار نه برای خط و نشان کشیدن حکومت بلکه شگفتی سازی وارد صحنه میشود. شهید منصوری قرچک با او به کمال رسید و نسل طلایی تیم ملی از دل تیمهای تحت هدایتش متولد شد.
سعید کشاورزی؛ کراپ الوند
فصل گذشته در شهرداری ساوه نقاط قوت و قریحه مربیگری اش را به شکل ماهرانه ای به رخ فوتسال ایران کشید و خالق خیلی از بازیکنان جوانی بود که پس از یک سال به میدان رفتن زیر نظر او به تیم ملی راه یافتند و بر سر زبانها افتادند. تعداد کمی از مربیان امروزی مانند کشاورزی تعادلی بین عمل گرایی و توانایی ایجاد کردهاند. این مربی جوان سعی کرده در دومین چالش مربیگریاش در لیگ برتر تیم کراپ را به سبک و نوع خود اختراع کند.
حسین صبوری؛ سن ایچ ساوه
واضح است که وقتی صحبت از مربیان ردهبالا، تهاجمی و بازیکنساز به میان میآید، او شایسته احترام است. حسین صبوری در فصل گذشته با اسلحه به نبرد تانکها رفت و سرانجام زنده ماند و نزد اهالی فوتسال ستایش شد. او ثابت کرد که با جیب خالی هم میتوان به ارزشمندترین جایگاهها دست یافت و آرزوهای بزرگ تحقق پیدا میکنند. صبوری باهوش، کم بیان و همیشه به اصول خود متعهد است. تیمهایش میتوانند از چنین چشم انداز روشن و کاربرد مداوم آن بهره مند شوند. سن ایچیها با معجونی از ستارههای قمی و ساوجی در فصل جدید غولکش را بیدار خواهند کرد و صبوری به غول امر و نهی میکند.
رضا زرخانلی؛ سفیرگفتمان تهران
او بیش از اینکه تیم هایش را به دستاوردی همچون جام برساند، سعی میکند تیمها را بسازد. زرخانلی معمار ساختن است. مردی برای تبدیل بازیکن معمولی به ستاره. میگویند جادویی برای باز کردن قفلها با یک کلید. نتایج خیره کننده آنها و زجر دادن غولها در دیدارهای خانگی، تیم سفیرگفتمان تهران را به یکی از شگفتی سازها بدل کرد. خریدهای ناشناختهای مانند خلیلوند و قاسم پور را به سرعت ملیپوش کرد، چهرههایی همانند فرزانیان و اسدشیر را به بازیکنان برجسته لیگ برتر ارتقا داد و شدت در نگرش تیمش را دو چندان نمود. بله، خلق و خوی او گاهی اوقات وی را با در طول فصل به مشکل می اندازد، اما علاقه او به تاکتیک متفاوت برند اوست. حالا هم برای سومین فصل در سفیرگفتمان است.
عباس روزپیکر؛ پالایش نفت بندرعباس
یکی از محبوبترین مربیان جنوبی است. در حین ورودش او را معمار فوتسال هرمزگان خواندند و نیمکت پالایش نفت بندرعباس را به او سپردند. روزپیکر وظیفه دارد تا پالایشیها را وارد دوره جدیدی کند. آنها در نقل و انتقالات اگرچه معرکه عمل نکردند اما کوسه.های جوان و بیرحم را در اختیار دارند. این یک سفر معمولی برای روزپیکر نخواهد بود و شاید پس از نتایج متوسط در فصل گذشته همراه با فولادزرند که به اخراجش سرانجامید، حضور روی نیمکت پالایش آخرین و بهترین شانس برای رو کردن تواناییهایش باشد. دوران روزپیکر در آذرخش بندرعباس همچنان در ذهنها جاری است.
رضا صادقی؛ پالایش نفت اصفهان
بی سر و صدا کار بسیار مؤثری در پالایش نفت اصفهان انجام داد. تیم ناامید و شکست خورده را در مدتی کوتاه از نو ساخت و دگرگون کرد. سبک هجومی بازی از لحاظ تاکتیکی هوشمند و سازماندهی شده، باعث گردیده که به این موضوع پی ببریم تا یکی از دست کم گرفته شدهترین مربیان فوتسال ایران باشد. برای نخستین بار روی نیمکت تیم لیگ برتری مینشیند و به رغم خریدهای معقولانه و شکل تیمی با شخصیت، آگاه است که مربیان دیگری در کمین جایگاه فعلی او هستند.
مسعود کیانفر؛ ایرالکو اراک
او برای اولین بار به گونه ای مورد توجه برخی قرار گرفت که خود را به قلب بسیاری از اراکیها چسباند: صعود به لیگ برتر و جدایی غیرمنتظره که ماجراجوییاش در یزد را با چالشهای متعددی روبهرو کرد. کیانفر به تیمی بازگشته که خود آن را به بالاترین سطح فوتسال ایران به پرواز در آورده. میگویند او به این معروف است که بی وقفه بازیکنانش را تشویق کند تا حریفان را چنان بیترحم له کنند و خودباوری داشته باشند که به نظر میرسد تنها کلمه دفاعی در واژگان آنها "پرس" است. کیانفر نقش بزرگی در احیای ایرالکو داشت. در حالی که آنها در آخرین مانع مقابل شهرداری ساوه سقوط کردند، اما نمایشی پر جنب و جوش، موفقیت آمیز و ستودنی را به اجرا گذاشتند. باید دید سرنوشت، کیانفر و ایرالکو را به کدام سو خواهد برد.
علی امیری؛ فولاد هرمزگان
یکی از پر انگیزهترین مربیان لیگ برتر. او با قهرمانی در لیگ دسته اول از احترامی زیادی نزد طرفداران هرمزگانی برخوردار است. تیمهای امیری عمدتاً حول محور تطبیق پذیری و سازگاری میچرخند. نتایج درخشان آنها در لیگ یک چنان بیرحمانه بود تا با جذب چند بازیکن شاخص در رقابتهای پیشروی برای تیمهای لیگ برتری سورپرایز بزرگی قلمداد شوند. فولاد دقیقاً به شکل مربیاش ساخته شده است تا ساختار خوبی در ترکیب داشته باشد. امیری هر ساله پیشرفت میکند و بالا و بالاتر میرود. به نظر میرسد فوتسال ایران یکی مربی باهوش دیگر را پرورش داده.
وحید شفیعی؛ فرش آرا مشهد
شفیعی به آرزویش رسید و بالاخره مرد شماره یک تیمش شد. مشهدیها حالا به سان باسکیها در اسپانیا به بومی گرایی مطلق روی آوردند و به بازیکنان باتجربه خود مینازند. آنچه در تغییر و تحولات فرش آرا را تعبیر میکند، آنها همانند لیگهای گذشته گاه و بیگاه همه را حیرت زده خواهند کرد. شفیعی از تجربه گرانبهایی بهرهمند است و باید دید ماه عسل او با تیم محبوبش چگونه سپری میشود.
وحید محسنی؛ فولاد زرند ایرانیان
جوانترین مربی لیگ برتر رویاپردازی میکند. او فصل گذشته در هفتههای پایانی اعتماد مدیران را پذیرفت اما فرصتی برای ارائه تمامی تواناییها، برنامهها و فلسفه مربیگریاش را بدست نیاورد. فصل جدید در راه است و محسنی میتواند تحصیلات، آنالیز و طراحیهایش را که در تنهایی برای ذهنش چیده را در فولاد زرند پیاده کند. مدیران زرندی تصمیم بزرگی را برای آینده تیمشان گرفتند. آنها عکس ریسک بزرگی را به جان خریدند و هم به مربی جوانشان بهایی برای خودنمایی دادند.
هیات فوتبال قم
فروپاشی، تغییر مالکیت، کنارهگیری و انحلال، معجزه، بقا و شاید شکوفایی. قمیها هفت خان رستم را پشتسر گذاشتند تا در لیگ برتر زنده بمانند و حالا راه را برای پرواز بازیکنان جوان باز کردهاند. سرمربی آنها در حالی که 48 ساعت آغاز لیگ برتر زمان مانده، امروز مشخص میشود که در تاریخ چنین اتفاقی بی سابقه است!
انتهای پیام/
مطالب مرتبط