به گزارش پایگاه خبری ۲٠۲٠، شما همیشه باید امید را به طرفدارانتان ارمغان دهید. زمینهسازی کنید و تدابیری را برای نقطه ضعفهای خود بیندیشید! نباید بگذارید که هواداران غبطهخور تیمهای همترازتان شوند، وگرنه همانطور که برایتان شادی میآورند، همان اندازه پیامآور نغمه خواهند بود. چنین تراژدیای در پایان بازی با سیرجان به تصویر کشیده شده.
بزوال با تیم کوچک و بی ادعا در لیگ برتر خودی نشان داد. او توانسته بود سوای نامها بدرخشد. تیمش در اولین فصل حضورش در بالاترین سطح فوتسال ایران، در جایگاه دوازدهم ایستاد. با هفت امتیاز بیش از تیم مقاومت غرق شده و سه امتیاز کمتر از آناصنعت که لیگ را در رتبه یازدهم به پایان رسانده. با ۷۶ گل خورده، کمتر از گهرزمین سیرجان که در صف تاپ سیکس حضور داشته. با ۶۱ گل زده که بیش از آناصنعت _ فرش آرا _ مقاومت البرز و رکن آذین مشهد بوده است. هنرنمایی آنها توام شد با دعوت چهار بازیکن به تیمهای ملی و اینکه نام تیمشان میان غولکشها تعریف شود.
کارنامه نقلوانتقالات خوشبینها را سر ذوق آورده بود، همانهایی که میگفتند باید صبر کرد. همانهایی که اعتقاد داشتند شکیبایی حاصل سختی و رنج است. ولی همانها وقتی دو هفته گذشت پیش از کریسمس بزوال دریافتند که کاسههای صبرشان هم لبریز شده. مشت بالا بردند و تپانچهای به سوی او و شاگردانش به صدا در آوردند.
شکست در دیدار با مس سونگون درسآموز بود و عبرت برانگیز. آنها با رغبت به سوی بازی با گهرزمین سیرجان راهی شده بودند. با حمایت طرفدارنشان. قرار بود سه امتیاز این جدال زمینهساز حضورشان جزو مدعیان باشد. اما ساعاتی بعد که چراغهای سالن را خاموش کرده بودند، آنها در رتبه دهم دستوپنجه نرم میکردند. پس از بازی طرفدارانی که هورا میکشیدند، ناخنهایشان را میجویدند و با گل علی جوذری همدیگر را به آغوش فرو بردند، با شعارهایشان بازیکنان و مربیان را به قیام واداشتند. سر و صدا و سوتها برای یک پیروزی نبود، برای یک خودزنی بود برای یک ویرانگری از نوع زردهای بندرعباسی.
انتهای پیام/
مطالب مرتبط