سن‌ایچ ساوه پس از شش بازی بدون برد و نتایج ناامیدکننده، به جایگاه بحرانی رسیده و سیاست ستاره‌محوری این تیم زیر سؤال رفته است.
کشاورزی در کانون طوفان سن ایچ؛ چه بر سر تیم غول‌کُش فوتسال ایران آمده!

به گزارش پایگاه خبری ۲۰۲۰، در حالی که لیگ برتر فوتسال ایران پس از وقفه ای کوتاه مدت از روز یکشنبه ۶ مهرماه با شور و هیجان خاصی آغاز خواهد شد، تیم سن‌ایچ ساوه _ آن غول ابتدای فصل_به ورطه‌ای از ناکامی سقوط کرده است. شش بازی بدون پیروزی، تساوی‌های خسته‌کننده و باخت‌هایی که روحیه تیم را خُرد کرده‌اند؛ این‌ها نه فقط آمار تلخ جدول، بلکه نشانه‌ای از یک بحران عمیق فنی است. 

سعید کشاورزی، سرمربی جوان و بلندپرواز این تیم که به امید تغییر و نوآوری بر مسند هدایت این تیم تکیه زد، حالا در مرکز این طوفان قرار دارد. آیا این مربی بومی، که تجربه نسبتا موفقی در کراپ الوند داشت، قادر به هدایت کشتی در حال غرق سن‌ایچ است؟ یا رویکردهای تاکتیکی و مدیریتی او، همانند یک شمشیر دولبه، پتانسیل ستاره‌های تیم را به باد داد خواهد داد؟



جذب چهار سهمیه لیگ برتری اسماعیل پور، جعفری، کدخدایی و مروتی به همراه سوران بالکانه، ابطحی به عنوان سهمیه زیر ۲۳ سال، با هزینه‌ای زیاد، قرار بود جرقه‌ای برای قهرمانی باشد. آن ها نه تنها به فرم ایده‌آل نرسیده‌اند، بلکه عملاً به بار اضافی برای تیم تبدیل شده‌اند. این ستاره‌ها، که در بازار فوتسال ایران مشتری‌های سرسختی داشتند، سابقه‌ای درخشان دارند: احمد احمد اسماعیل پور با کوله باری از تجربه و افتخارات، امیرحسین ابطحی با دعوت به تیم ملی و درخشش در شهرداری ساوه، علی مروتی به عنوان یکی از پنج گلزن برتر لیگ در پنج سال اخیر، سوران بالکانه به عنوان ستاره جوان کلینیک ایرانیان قم و ملی پوش زیر ۲۳ سال و بهمن جعفری نیز قهرمانی فصل گذشته با گیتی پسند را یدک می کشد. حتی معدود استعدادهای جوان داخلی که امید به ادامه درخشش فصل‌های پیش داشتند، زیر سایه این رویکرد "ستاره‌محور" کم‌رنگ شده اند. 

سؤال اینجاست: چرا این پتانسیل عظیم به هدر می‌رود؟ پاسخ، نه در مصدومیت‌ها، بلکه در نیمکت مربیگری نهفته است. کشاورزی، با تمرکز بیش از حد بر "گل نخوردن"، تیم را به یک ماشین دفاعی کسل‌کننده تبدیل کرده – ماشینی که در فاز تهاجمی، عملکردی مشابه تیم‌های میانه‌جدولی دارد. آمار پنج مسابقه اخیر، که تنها سه امتیاز از تساوی‌های ناامیدکننده به ارمغان آورده، گواه این ماجراست.

 دروازه‌بان با تجربه تیم، علیرغم رزومه‌ای پربار، گل‌هایی به سبک آماتوری دریافت می‌کند؛ جایی که نقش مربی دروازه‌بان – که ظاهراً زیر چتر مدیریت کشاورزی قرار دارد – به یک معما تبدیل شده است. آیا این‌ها تصادفی است یا نتیجه‌ای از عدم نظارت دقیق سرمربی بر جزئیات فنی! 

 اگر سن‌ایچ را با رقبا مقایسه کنیم، شکاف واضح‌تر می‌شود. تیم‌هایی مانند فولاد هرمزگان و پردیس قزوین، که در ابتدای فصل با بحران نتیجه‌گیری دست و پنجه نرم می‌کردند، به لطف درایت مربیانشان – با تغییرات تاکتیکی سریع و احیای ذهنی بازیکنان – به مدار بازگشتند. اما در سن‌ایچ، جایی که اردوی پیش‌فصل در اردیبهشت ماه و در زمان مناسب با شور و اشتیاق آغاز شد و تمرینات منظمی برگزار گردید، خبری از این "درایت" نیست. شش بازی بدون برد، سیکلی معیوب از فشار روانی و تاکتیک‌های ایستا ایجاد کرده که بازیکنان را فلج می‌کند.

 کشاورزی، که به عنوان "جوان‌ترین مربی موفق فصل" معرفی شد، باید پاسخگو باشد: نقش او در احیای این ستاره‌ها کجاست؟ چرا به جای بهره‌گیری از پتانسیل تهاجمی مروتی، ابطحی و اسماعیل پور ، تیم به تساوی‌های ۲-۲ و ۳-۳ بسنده می‌کند؟ و در نهایت، کاریزما و تجربه‌ای که در روزهای بحرانی تیم‌های پرستاره حیاتی است، در نیمکت سن‌ایچ کجا پنهان شده است؟



 از منظر منتقدان دلسوز، نمی‌توان نادیده گرفت که کشاورزی استعدادهایی دارد – نوگرایی‌اش در کراپ الوند، تیم را به مدعی تبدیل کرد. اما فوتسال حرفه‌ای، جایی برای آزمون و خطا نیست. سن‌ایچ، با بودجه‌ای کلان و انتظارات بالا، نمی‌تواند قربانی "رویکردهای آزمایشی" باشد. اگر کشاورزی نتواند این سیکل معیوب را بشکند – شاید با بازگشت به ریشه‌های بازیکن‌سازی و تعدیل ستاره‌محوری – فصل برای این تیم تاریخی به فاجعه‌ای تمام‌عیار تبدیل خواهد شد. 

برای مدیران سن‌ایچ، زمان آن رسیده که نیمکت را زیر ذره‌بین بگذارند؛ نه برای اخراج، بلکه برای بیداری. سزاواری فوتسال ساوه بیش از این تساوی‌های تلخ است.

انتهای پیام /



مطالب مرتبط