به گزارش پایگاه خبری۲٠۲٠، طنابداری که پُر سر و صدا آویخته شد و جداییاش کسی را شگفت زده نکرد و عقربههای ساعت تیکتاک برای چنین لحظهای انتظار میکشیدند. برای توصیف منگنهای که تقیپور در آن گرفتار شده بود باید از آنچه ثبت کرده وام گرفت. ابتدا قربانی نتایج سحرآمیز گیتی پسند شد، زیرا همه میدانستند نیمکت غولها همسان یکدیگر جلو نخواهند رفت و کسی یادش میآید که دو تیم همزمان به دنبال تغییر مربی خود باشند؟ تا حالا رخ داده که مربیان هر دو باشگاه شاداب باشند و سرنوشت موفقیت آمیزی را سپری کنند؟ سوال آخر؛ چرا رهبری مسسونگون پایانهای خوشی ندارد ؟ تقیپور قطعا واپسین روزها را با مرور اخبار گذراند و دریافت رهبری باشگاهی که طی فصول افتخارات را کسب کرده چندان شیرین هم نیست. مرارت بار است و طاقت فرسا. بی ترحم است و شکنجه بار.
از آنجاکه نمیدانیم شایعه اختلاف برخی بازیکنان با او درست است یا نه، تمرکز را بر روی مسائلی قرار میدهیم که در میدان یا کنار زمین دیدهایم. بیایید به مسائل جاری بپردازیم. رویکرد مصلحتگرایانهاش بیاثر شد و قریحه برای کشیدن نقشه پیروزی از دست رفت. آنچه او با خط حمله زهردار انقیادش را میگرفت بی اثر شده و سنگرهای کاغذی ضعف بزرگ تاکتیکش را عیان میکرد. بازیکنان تدافعیاش او و خواستههایش را نمیفهمیدند و یا اینکه خواهان اجرای آن نبودند.
تیم مسسونگون از نظر تاکتیکی انعطافش را از دست داده بود و از نظر ذهنی هم آشفته شد. او تلاش کرد برابر دوربینها غیبت ستارگانش را به استراحت و سرما خوردگی آنها گره بزند، اما نمیدانست حقیقت پنهان نمیماند و کنار رفتنش همه چیز را برملا کرد. میگویند محمد کشاورز همتای او در گیتی پسند در جریان بازیها از کلاه افکارش پلنهای متعددی بیرون میآورد و از تقیپور انتظار میرفت که از برگههای جدیدی در طول مسابقات رو کند.
سلسله نتایج او با مسسونگون در فصل جاری با ۱۳ پیروزی، چهار تساوی و ۲ شکست به نقطه پایانی رسید. به این معنا که موفقیتهای او به گذشته تعلق داشته و دیروزهای خوش از میان رفته و جام قهرمانی فقط در موزه باشگاه نگهداری شده و نه در ذهنها. در فصلی که قهرمانی از کف رفته اما طاقت مدیران به سر رسیده و حاشیهها شکاف جدایی را آشکار کرده است.
اسماعیل تقیپور با دو قهرمانی در لیگبرتر و یک سومی. نایب قهرمانی در آسیا و با کارنامهای پرطمطراق، با یک تصمیم سخت و البته بی تردید یک تصمیم بسیار غم انگیز از مسسونگون کنار رفت. ولی حقیقت این است چالشهای مسسونگون با رفتن او حل نمیشود و باید دید بیغم در مواجهه به آنها چه عملکردی خواهد داشت.
انتهای پیام/
مطالب مرتبط