به گزارش پایگاه خبری۲٠۲٠، خبر مثل گلوله از راه رسید. زانویمان سست شد، دستمان لرزید و قلبمان کند تپید. مگر میشود مردی آن همه صبور، آرام، با اخلاق و متین، خیر، ورزشکار و امیدوار، یکباره پرونده زندگیاش را بزند زیر بغل و برود؟
*در فوتسال سالها با پیراهن تیم ملی برای شادی مردم مثل یک سرباز جنگید، آقای گل بود و فروتن، فراری از نمایش و دیده شدن، اصلا کاظم محمدی عصاره امید و جلوه ای از نور بود.
*اینگرید برگمن بازیگر شهیر در مورد ارنست همینگوی می گفت: «بعید است او یک نفر باشد»! شاید بتوان این تعبیر را در مورد کاظم محمدی هم به کار برد. مردی که بین اهالی فوتسال به سلطان "توی سر توپ" معروف بود، مردی آرام با قلبی بزرگ کنار خانواده، ستونی برای دوستان و همبازیان، قهرمانی که برای حمایت از مردم بی بضاعت و تهیدست به هر دری می زد...
*فوتسالیست بزرگی را از دست دادیم. فقدانش البته دلتنگ کننده است، در هنگام مرگ کسانی که دوست شان داریم ما بیشتر سوگوار خودمان هستیم، سوگوار اینکه آنها را کنار خودمان نداریم.
*اهالی فوتسال و فوتبال کشور برای کاظم پیام تسلیت فرستادند و در میان اشک و آه و بدرقه همبازیانش به خاک سپرده می شود. تصویرش در ذهن برای ابد حک می شود و چه خوب است که آدم باوقار و مطمئن و صمیمی و آرام در قلب ها جاودانه شود.
*با رفتنش ما مثل خانهای شدهایم که یک دیوارش ریخته، باد میآید، میپیچد، زوزه میکشد، ما را میترساند و میرود...
*لعنت به مرگ که گاهی ریحان می چیند! آدم دلش می خواهد گوشی را بردارد زنگ بزند بگوید: خدا! میشود بس کنی؟!
*دلمان سخت گرفته است. خدایا! وقتی دست هایت را که این روزها بوی کافور می دهد شُستی، کمی آرامش به ما بده لطفا".
*روحت در آرامش کاظم جان. بگیر آسوده بخواب، بیدرد و غصه. فقط سلام ما را به خدا برسان و بپرس: کی سیر می شود این ساقی تشنهی خون زمین؟
تا کظم غیظ تو همان کاظم بود * دلها همه به سویت عازم بود
تا قلب تو معبدی زعشق بود* عجل را گو مرگ چرا تاخت و تاز م بود
هزار افسوس. روحش در آرامش
انتهای پیام/
مطالب مرتبط